انیمیشن کوتاه کارمندی اثر سانتیگو گراسو از آرژانتین-۲۰۰۸
در جهانی با رنگهای مرده ، کارمندی با صدای زنگ ساعت بیدار می شود، با حالتی که در آن بیانگیزگی موج میزند ، اصلاح می کند،آماده میشود ، صبحانه می خورد و در حالی که انگار چیزی را درک نمیکند به سمت محل کار خود میرود…
از زمانی که عنصری به اسم ” سازمان ” به وجود آمد ، در کنار هدایایی که به انسان داد ، گرفتاری هایی هم برای او به وجود آورد . مثلا اینکه انسان از تولد تا مرگ درگیر سازمان شد . از زمانی که کودکی متولد میشود ، تا هویتش را سازمانی به اسم ثبت احوال تایید نکند و به او اسم و مشخصاتی اطلاق نکند ، او را به رسمیت نمی شناسند و این موضوع تا زمان مرگ او ادامه دارد .به عبارتی سازمان ها کنترل زندگی انسانها را بدست گرفتند و در این بین انسان هم کم کم تبدیل به ابزاری برای رسیدن سازمان به اهدافش شد . این انیمیشن نقدی در پوشش کمدی سیاه به این سبک زندگی است.
در این دنیا انسانها به ابزار تبدیل شدهاند، ابزارهایی برای رسیدن سیستم اصلی به هدفش. برای مثال شخصیت اصلی داستان اباژوری دارد که پایهاش انسان است یا آیینه ای که فردی در پشت آن ،نقش تکیه گاه را دارد. از طرفی تصور میشود شخصیت اصلی به واسطه استفاده از انسانها و نحوه رساندن خود به محل کار، فردی با جایگاه بالا و در راس هرم سازمان است اما در پایان …
باید همواره به یاد داشت انسانها در یک سازمان ، ابزار کاری نیستند .